English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6063 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
decameron U داستان نامه
storybook U داستان نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
this story is improbable U این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
tale U داستان
novella U داستان
tales U داستان
fable U داستان
story U داستان
conte U داستان
fables U داستان
anecdotage U داستان
apologue U داستان
marchen U داستان
fictions U داستان اختراع
fiction U داستان اختراع
whodunit U داستان پلیسی
whodunits U داستان پلیسی
whodunnits U داستان پلیسی
heroes U پهلوان داستان
hero U پهلوان داستان
short stories U داستان کوتاه
novelettes U داستان کوتاه
novelette U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
an iliad of woes U داستان بدبختبی
an interesting story U داستان با مزه
underplot U داستان فرعی
parable U داستان اخلاقی
parables U داستان اخلاقی
catastrophe U عاقبت داستان
narrator U گوینده داستان
storytellers U داستان سرا
flashback U بازگوی داستان
flashbacks U بازگوی داستان
storyteller U داستان سرا
epitasis U حداعلای داستان
fictionist U داستان نویس
in a narrative style U بسبک داستان
make-up U داستان ساختگی
narrators U گوینده داستان
conte U داستان کوتاه
catastrophes U عاقبت داستان
narrative U داستان داستانسرایی
narratives U داستان داستانسرایی
novelet U داستان کوتاه
novel U کتاب داستان
novels U کتاب داستان
narration U داستان داستانسرایی
hermitically U هلوان داستان
to spin yarns U داستان ساختن
episodes U داستان فرعی
to invent stories U داستان ساختن
storybook U کتاب داستان
episode U داستان فرعی
fairy tales U داستان جن و پری
fairy tale U داستان جن و پری
fictionalizing U بصورت داستان دراوردن
story U اشکوب داستان گفتن
story U بصورت داستان در اوردن
fictionalised U بصورت داستان دراوردن
fictionalised U داستان سرایی کردن
fictionalises U بصورت داستان دراوردن
personage U شخصیت بازیگران داستان
serialist U داستان نویس سریال
personages U شخصیت بازیگران داستان
ruise U شایعات داستان ساختگی
catastrophical U مربوط به عاقبت داستان
sob story <idiom> U داستان اشک آور
fictionalises U داستان سرایی کردن
fictionalising U بصورت داستان دراوردن
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
That's not so! U داستان اینطوری نیست!
donnee U موضوع داستان یا درام
fictionize U بصورت داستان دراوردن
invention of a false story U جعل داستان دروغی
novelistic U وابسته به داستان و رمان
novelize U بشکل داستان در اوردن
fictionalising U داستان سرایی کردن
fictionalize U بصورت داستان دراوردن
fictionalize U داستان سرایی کردن
fictionalized U بصورت داستان دراوردن
fictionalized U داستان سرایی کردن
fictionalizes U بصورت داستان دراوردن
fictionalizes U داستان سرایی کردن
fictionalizing U داستان سرایی کردن
fictionize U داستان سرایی کردن
sob stories U داستان گریه اور
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
story recall test U ازمون یاداوری داستان
fairy tales U داستان باور نکردنی
fairy tale U داستان باور نکردنی
science fiction U داستان تخیلی علمی
sob story U داستان گریه اور
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
What's behind all this? U معنی این داستان چه است؟
lays U تخم گذاردن داستان منظوم
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
tract U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tracts U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
pastorale U شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
romance U کتاب رمان داستان عاشقانه
romances U کتاب رمان داستان عاشقانه
iliad U داستان حماسی منسوب به هومر
lay U تخم گذاردن داستان منظوم
character U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
cartoons U تصویر مضحک داستان مصور
make up U ساختمان یاحالت داستان ساختگی
characters U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
cartoon U تصویر مضحک داستان مصور
That story is as old as the hills. U داستان خیلی طول و دراز است.
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
Her sad story moved us to tears. U داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The whole story was faked up . U تمام داستان قلابی وساختگه بود
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
That's another story. U این داستان [قضیه] دیگری است.
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
folktale U افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
skald U شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
this play does not stage well U این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
The moral point of this story is that… U مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
subplot U داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
rhapsodies U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian U شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
rhapsody U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
roman a clef U داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
sikt U قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
agamemnon U اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
Let me back up and explain how ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. U سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
dramatic monologue U نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
the story is probale U این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part U بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
romanticises U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
Once upon a time . U یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
narrating U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticising U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrate U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticizing U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrates U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
breve U نامه
carriers U نامه بر
carrier U نامه بر
epistles U نامه
epistle U نامه
letters U نامه
manifesting U نامه
manifest U نامه
letter U نامه
post boy U نامه بر
correspoundence U نامه ها
manifests U نامه
manifested U نامه
formulary U دستور نامه
deed of gift U هبه نامه
escape chit U امان نامه
genealogical U شجره نامه
deed of conveyance U صلح نامه
corrigenda U غلط نامه
deed of endowment U وقف نامه
rental U اجاره نامه
deed of transfer U انتقال نامه
deed of sale U بیع نامه
demand note U مطالبه نامه
epistoler U نامه نویس
Recent search history Forum search
1The only thing standing between you and your goal is the bullshit story you keep telling
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1what is Labbad
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1 burn the boats story of hernando Cortes
1Leberschwellung
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
2هر کاری می کنم متن رو به فارسی ترجمه نمیکنه.
0google translatero emtehan kon hatman jawab mide. متوجه منظورتون نشدم. یعنی دیگه از برنامه شما استفاده نکنم و برم از گوگل ترانسلت استفاده کنم؟ اون که ترجمه هاش داغونه. لطفا راهنماییم کنید من برای پایا
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com